
بررسی الگوی بهینهی مواجهه تنظیمگر با معاملات تاریک در بازارهای سرمایه اسلامی
چندی است که در بازار سرمایه جمهوری اسلامی ایران امکان پنهانسازی سفارشات و یا طراحی بازارهایی بدون آشکارسازی مظنّههای موجود در دو طرف بازار بعنوان یکی از راهکارهای نهاد ناظر برای هضم اثرات بازار سفارشات بزرگ و جلوگیری از معاملات تقلیدی و رفتارهای تودهای در جریان بازار مطرح شده است؛ اما بررسی تجارب بورسهای داخلی و بینالمللی نشان داده است که همواره تاریکسازی بدون محدودیت در حوزه سفارشات و مظنهها، بازار سرمایه را با چالشهای جدی مواجه کرده که معمولاً با واکنش فعالان و معاملهگران این بازار روبهرو گردیده است. در واقع از طرفی معاملهگران بازار بر آشکارسازی سفارشات بعنوان یکی از فاکتورهای اساسی تصمیمگیری و یکی از ارکان شفافیت پیش از معاملات اصرار دارند، و از طرف دیگر نهاد ناظر نیز نگران اثرات بازار معاملات بزرگ و متاثّر شدن نقدشوندگی و ثبات بازار و نیز شیوع معاملات تقلیدی و رفتار تودهای در بازار است که با فراهم کردن فضا برای فعالیتهای صرفا سفتهبازانه میتواند بعنوان یکی از عوامل نوسانات ناهنجار قیمتی و در نتیجه عدم کارایی بازار تلقی شود. گزارش کنونی با در نظر گرفتن اهداف بنیادین تنظیمگری و قواعد فقهی اسلام بعنوان معیارهای اساسی تنظیمگری در یک بازار سرمایهی اسلامی به ارزیابی سفارشات و مظنههای پنهان و انواع رویکردهای تنظیمگری در رابطه با آن میپردازد. به بیان مختصر نتایج مطالعات حاکی از آن است که هرچند توسعه پنهانسازی سفارشات با ابهامات شرعی و موانع فقهی جدی روبهرو است، اما توسعه بازارهای تاریک با رعایت برخی ملاحظات اجرایی در جزییات از نظر شرعی قابل توجیه بوده و ضرورت بازار و نیاز تنظیمگر در این زمینه قابل توجیه است.