
قطعکنندههای مدار: کنترل تلاطم قیمت با تاکید بر روش دامنۀ نوسان ایستا-پویا و حد بالا- حد پایین
با توجه به بحران های اخیر از جمله بحران 2010 که به بحران Flash Crash معروف است، اهمیت روش های کنترل تلاطم قیمتی در بازارهای مالی دو چندان گردید. از مهمترین روش های کنترل تلاطم قیمتی، قطع کننده های مدار است که به چهار دسته محدودیت های قیمتی، توقف های معاملاتی، مداخله-گر تلاطم و هیبریدی تقسیم می شوند. پس از بحران 2010، توقف های معاملاتی در آمریکا در سطح بازار و نه در یک نماد مورد استفاده قرار می گرفت؛ به عنوان مثال در صورت وقوع کاهش بیست درصدی در شاخص S&P500 شامل 500 نماد، بازار برای ساعات باقیمانده روز متوقف می شد اما پس از بحران 2010، روش حد بالا-حد پایین علاوه بر این نوع توقف های معاملاتی در بورس های آمریکا مورد استفاده قرار گرفت. در این روش، یک محدوده پویا برای تغییرات قیمت نماد تعریف شده و با رسیدن قیمت سفارشات به حد بالا/ پایین این بازه، نماد توقف هایی را تجربه می کند. در بسیاری از کشورها که دارای بازار سرمایه عمیق هستند، از اعمال محدوده قیمتی ایستا و پویا به صورت همزمان و یا از روش مداخله گر تلاطم استفاده می شود؛ یکی از محدودیت های مورد استفاده در روش مداخله گر تلاطم، در نظر گرفتن یک بازه مجاز پویا برای قیمت نماد است. بنابراین فارغ از این که کشورها از کدام قطع کننده مدار استفاده می کنند و تفاوت هایی که با هم دارند، اعمال محدودیت پویا برای قیمت نماد محدودیتی است که در مقررات بسیاری از این کشورها به چشم می خورد. محدوده پویا امکان تغییر لحظه ای قیمت نماد بیش از بازه مجاز پویا را می گیرد و منجر به کنترل هیجانات و تلاطم های قیمتی در بازار می شود. با توجه به اعمال دامنۀ نامتقارن در بازار سهام و احتمال موقت بودن این تصمیم، این مطالعه، با بررسی نوع قطع کننده های مدار در برخی از کشورها، راهحل اساسی برای کنترل نوسانات بازار را، استفاده از دامنۀ ایستا و پویا معرفی نموده است.